نگاهی دوباره به ماهیت رشته شهرسازی - یاسر سرو امان الهی
نگاهی دوباره به ماهیت رشته شهرسازی - یاسر سرو امان الهی
شهرسازی در حالیکه که در رشتههای مهندسی دسته بندی، اما در زیر مجموعه گروه هنر و معماری تدریس میشود این مسئله به آن علت است که اولین شهرسازان از رشته معماری بودند که به کلیت بالاتر از تک بنا پی برده و این مسئله را مورد توجه قرار دادند. اما به مرور با شکل گیری نیازهای جدید و بحرانهای شهری ماهیت این رشته فراتر از معماری خود را بروز داد. رشته شهرسازی از سال ۱۳۶۵ در دانشگاه تهران تدریس میشود. قبل از انقلاب نیز برای مدت کوتاهی در سالهای ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ این رشته در دانشگاه ها تدریس میشد. پس از دانشگاه تهران، در سال ۱۳۶۹، دانشگاه شهید بهشتی (دانشکده معماری و شهرسازی) در این رشته دانشجو پذیرفت. اما بعداز در حدود 30 سال شهرسازی در گیر و دار عدم شفافیت در تعریف وظایف خرد و کلان، عدم حمایت قانون از اندک وظایف خود قراردارد.
قرار گیری رشته شهرسازی در نظام مهندسی ساختمان از آن مسلههای غیر قابل باوری است که به مرور زمان شبیه به عادت شده و عادی جلوه میکند هر چند تلاش متعددی برای جدا شدن رشته شهرسازی از نظام مهندسی ساختمان انجام گرفته است که تا کنون موفقیت آمیز نبوده است آخرین بار در مجلس ششم شورای اسلامی مطرح شد و در کمیسیونهای مربوطه نیز مورد بررسی قرار گرفته و جدایی معماری و شهرسازی موافقت شد اما هیچگاه به صحن مجلس راه پیدا نکرد. قرار گیری رشته شهرسازی در نظام مهندسی ساختمان هر چند بعنوان یک ناظر میتوانست مقبول باشد اما انکه خود زیر شاختها ی از ساختمان باشد دور از کلیت و جامعیت برنامهریزی میباشد به نحوی که حتی نمایندهای هم عملا شهرسازان در نظام مهندسی نداشته زیرا شکل رای گیری در سازمان به گونهای است که رشتههای عمران همیشه به علت آنکه تعداد بیشتری بودهاند( در حدود 55 درصد از اعضا مهندس عمران، 30 درصد مهندس معمار و 15 درصد از اعضای بقیه رشتههای میباشند و تعداد اعضای شهرساز کمتر از 2 درصد میباشند)،نماینده شهرسازان را انتخاب میکنند که موجب شده بیشتر مواقع شهرسازان با پایه عمران نماینده شهرسازان در سازمان باشند که خود جای بحث و مناقشه بوده عدم تجربه کاری و فنی در حوزه شهرسازی در بین اینگونه نمایندگان کاملا مشهود بوده.
عدم مشخص بودن منابع درآمدی و شغلی به علت تحلیلی بودن و واگذاری وظایف اندک آنها به رشتههای دیگری نیز مسئله دیگری است. در حالیکه که حتی یک بیمار به غیر متخصص سپرده نمیشود برنامهریزی یک شهر با تمام مردمانش به غیر متخصصین سپرده میشود این مسئله هم ریشه در ماهیت رشته داشته هم عدم حمایت قانونی از آن. کیفی بودن تحلیلها در این رشته و طولانی بودن مشخص شدن نتایج موجب شده تا وگذاری وظایف این رشته به رشتههای دیگر شدید بوده و اساسا مشاغل کاملا تعریف شده برای این رشته وجود ندارد درحالیکه جایگاه آن وجود داشته.
به علت آنکه اولین بار بصورت کارشناسی ارشد این رشته در ایران مطرح شده است هم اکنون با خیل عظیمی از مهندسین شهرسازی روبرو هستیم که اساسا منبع ارتزاق خود را از رشتهها کارشناسی خود دارند و در گیردار تقسیم وظایف اجازه رشد رشته شهرسازی را نداده و ماهیتی منفعت طلبان بجای مصلحت جامعه مورد توجه قرار میگرید.در حالیکه این رشته جزء نظام مهندسی ساختمان قرارگرفته است که اساسا جای سوال دارد که چرا نظام مهندسی ساختمان؟ به علت کمی جمعیت فارغ تحصیلان و... دارای نماینده مستقلی در این سازمان نبوده و در حالیکه رشتهای کلان بوده تحت کنترل رشتههای در مقیاس متفاوتی قرار میگرد.
اساسا چرا اجازه رشد، تعاریف وظایف روشن، مشاغل و منابع درآمدی شفاف به رشته شهرسازی داده نشده؟ آیا این مسئله اصلا مورد لزوم است؟ اگر مورد لزوم است،چرا؟ پاسخ بر هر یک از این سوالات حوصلهای خارج از این نوشتار میطلبد.
تعاریف سنتی و عدم اصلاح این مسئله موجب شده که برخی از رشتهها تحت رشتههای سنتی قرار گرفته و ماهیت روزآمد خود را از دست داده و یا تحت قدرت رشتههای سنتی قرار بگیرند. این یک مسئله صنفی نبوده و جانبداری در مسئله دخیل نیست ولی آنچه مسلم است ماهیت تحت شعاع قرارگرفتن وظایف، فعالیتها و نیازهایی است که در حال حاضر موجود است ولی به علت عدم تفکیک درست بین رشتهای به طرز نادرستی در حال انجام است. در این راستا چند مسئله باید برای حل این مسئله باید مورد پذیرش قرارگیرد:
- پذیریش مشکل ریشهای در زیر ساخت قانونی مشاغل جدید که فقط مربوط به شهرسازی نبوده؛
- پذیریش حذف برخی از مشاغل در گذر زمان و به وجود آمدن شکل جدیدتری از مشاغل (تغییر سریع ابزاری)؛
- پذیریش آینده مشترک و عدم زندگی خلاء گونه و حذف تفکرات فردی و گروهی.
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مهندسین مشاور پارس شهر پایدار البرز است.